عشق امام حسین پیر و جوان و کودک نمی شناسد، قیام او و مهربانی حسین و پدرش و پدر بزرگش را برای هر کس کـه تعریف کنید عاشق آن ها می شود. همه ی ساله کودکان و نوجوانان هم اقدام بـه تاسیس ایستگاه صلواتی و یا هیئت های بچه ها میکنند. پیچیده توی کوچه […]
عشق امام حسین پیر و جوان و کودک نمی شناسد، قیام او و مهربانی حسین و پدرش و پدر بزرگش را برای هر کس کـه تعریف کنید عاشق آن ها می شود. همه ی ساله کودکان و نوجوانان هم اقدام بـه تاسیس ایستگاه صلواتی و یا هیئت های بچه ها میکنند.
پیچیده توی کوچه
بوی گلاب و اسفند
خشکیده بر لب مـا
گلهای سرخ لبخند
ماه محرم آمد
دلها چـه سوگوار اسـت
خورشید هم از این داغ
غمگین و داغدار اسـت
************
بازهم ماه محرم
آمده در کوچه مـا
خانهامان امروز روضه اسـت
میدهم مـن چای و خرما
از رقیه از سکینه
روزه میخواند و مـن هم
اشکهایم دانه دانه
میچکد آهسته کم کم
شور شد با اشکهایم
مزه حلوای شیرین
شور و شیرین قاطی هم
از گلویم رفته پایین
************
صبح تا شب یک سره
دوک می ریسد ننه
میگذارد زیر فرش
پولهایش را همه ی
میشمارد وقت خواب
دست رنجش را مدام
کاروان کربلا
می نماید ثبت نام
یک دوهفته دیگر او
می شود حاجت روا
چون کبوتر می کشد
پر بـه سوی کربلا
************
یک نفر نوحه میخواند
با صدایی پر از سوز
آب یخ توی هیئت
پخش میکردم آن روز
درکنار خیابان
خیمه پارهای بود
بچه سبز پوشی
توی گهوارهای بود
تشنه بود آب میخواست
مـن بـه او آب دادم
بعد گهوارهاش را
یک کمی تاب دادم
کاش در کربلا بود
یک نفر پیش آنها
با همین آب یخها
با همین استکانها
برچسب:تمامی حقوق این سایت محفوظ است.